0.jpg)
آدمیزاد در گروه زندگی می کند در تمامی روز از یک گروه به گروهی دیگر می پیوندد و با آن رابزه دو سویه برقرار می کند ما در گروه خانواده زیست می کنیم در گروهی بنام کلاس درس یاد می گیرم در جمعی بنام گروه کار می کنیم با دوستان ما در قالب گروه تعامل می کنیم همه زندگی ما سرشار و انباشته از گروه است زندگی خانوادگی زندگی حرفه ای به هنگام تفریح شادمانی در جمع یاران به هنگام آموزش به جز آن،در واقع اگر موجودی افسانه ای از سیاره ای دور دست بخواهد مطالعه ای بر روی افراد کره زمین انجام دهد شاید با احتمال فراوان نافذترین ویژگی زیست در کره زمین را عضویت گروهی دریابد(احدی، 1373).
گروه، مترادف Groupe در زبان فرانسه است كه خود از واژه ایتالیایی Grouppo به معنای گره، حلقه، عقده و بسته آمده است و ظاهراً به مجموعه افراد و اشیای گردآمده در یك محله گفته میشود. در زبان فارسی، گروه دارای مفاهیم: دسته، جمع، فرقه، جمعیت و مجموعهای از اشخاص است و درباره حیوانات و اشیاء واقع و مستقر در یك محل، موضع، موقع و...نیز اطلاق میگردد» (آراسته خو، 1381).
درباره تعریف مفهوم گروه توافق عمومی وجود ندارد. به هر حال شاید پذیرفتهترین تعریف گروه را بتوان به صورت زیر ارائه کرد: «گروه مرکب از تعدادی از انسانهاست که با یکدیگر روابط متقابل داشته، از عضویت خود در یک جمع(که اعضای آن از یکدیگر انتظار اعمال و رفتار مشترکی دارند، آگاهند». گروه اجتماعی عبارت از تجمع دو یا عدهای افراد است که بیشتر بوسیله نیروی پیوندبخش(وجه شبه) با یکدیگر ارتباط دارند و میان آنها کنش متقابل اجتماعی برقرار است. انسانها دائما با یکدیگر در ارتباطند و این ارتباط به اشکال گوناگونی مانند زن و شوهر، خانواده، جمع دوستان، همسایگان، باشگاههای ورزشی و تشکیلات متعدد متجلی میشود. این ارتباطات به هر شکلی که ظاهر شود گروهی را تشکیل میدهد كه شامل افرادی با تجربیات، وابستگیها و خواستههای مشترك است. «به زبان سادهتر، افراد در عین حال كه فردیت خود را حفظ میكنند، به عنوان عضو یك گروه، خود را "ما" نیز میخوانند. مفهوم "ما" نشان میدهد كه فرد خود را متعلق به یك گروه میداند(عضدان لو، 1386)
کارت رایت[1] و زنور[2] به چهار علت، به عنوان علل جذب افراد به گروه اشاره می کند(توسلی، 1357):
۱- انگیزه: هر فرد برای تامین نیازهای تعلق به گروه و به گروه پیوستن، شناسایی، امنیت، پول و سایر ارزشهایی که می توان توسط گروه تامین کرد و به گروه می پیوندد.
۲- ویژگی های محرکی و تشویقی: هر فرد به علت محرکها و تشویق هایی که برای او در گروه وجود دارد در گروه شرکت می کند، از جمله این محرکها می توان اهداف، برنامه ها، ویژگی های اعضای سازمان، سبک عمل، پرستیژ و یا سایر خصوصیاتی که ازنظر انگیزه ها و نیازهای افراد اهمیت دارد را نام برد.
۳- انتظارات فرد: هر فرد خواستها و انتظاراتی دارد که به هرجا که به آنها می رسد، مراجعه می کند.
۴- سطح بازدهی: ادراک هر فرد از میزان و سطح بازدهی (نتایجی) که عضویت او در گروه برای او خواهد داشت باعث جذب او به گروه می شود."
بدین ترتیب در مجموع باید گفت افراد به گروه ها می پیوندند تا نیازهای فردیشان را برطرف نمایند.
کنشها، افکار و هیجانات افراد را نمیتوان بدون در نظر گرفتن گروههایی که در آنها عضویت دارند بشناسیم. جامعه نیز چیزی نیست مگر مجموعه سازمانیافتهای از گروهها که سنتها و هنجارها را به افراد منتقل میکند. همچنین بخش اعظم کارهای دنیا نیز در چهارچوب گروهها صورت میگیرد. در ضمن انسانها تمام زندگی خود را در گروهها میگذرانند و طرز ارتباط با دیگران را در گروههایی چون خانواده و گروه همسالان میآموزند(فورسایت.1397) توجه به این نکات ما را ملزم میکند که در خصوص پویایی گروه و فرایندها و کارکردهای گروهی اطلاعات بیشتری کسب کنیم.
همچنین فایل های مشابه زیر پیشنهاد می گردد:
بررسی ادراک مدیران نسب به نقش رهبری شان در افزایش پویایی گروهی دبیران
شناسایی رابطه بین عوامل فرهنگ سازمانی و پویایی گروهی کارکنان آموزش و پرورش
چارچوب نظری پویایی شناسی گروهی و کارآیی گروهی
فرا تحلیل و مروری نظام مند بر مطالعات پویایی گروهی در پایگاه مقالات علمی
پویایی گروه از نظر روانشناسی اجتماعی