فصل دوم پایان نامه ساختار سازمانی

ساختار سازمانی از جمله عواملی است که روی جنبه­های مختلف سازمان تأثیر می­گذارد و از این­رو باید هنگام پیاده­سازی راهبری فناوری مورد توجه قرار گیرد. ساختار یک سازمان می­تواند عملکردهای سازمان را تسهیل نموده و از این­رو یک بخش مهمی از پازل ساخت و نگه­داری سازمان تلقی می­گردد (جاماسب و همکاران، 1397). آمارال و یوزی (2007)، بیان کردند که ساختار سازمانی باید مسیر و جهت آموزش و کسب اطلاعات در سازمان­ها تعریف گردد. ساختار سازمانی را می­توان مطابق با اندازه سازمان، رسمی­سازی، متمرکزسازی و ادغام تعیین نمود و این عوامل نیز می­توانند بر فرایند اشتراک­گذاری دانش در سازمان تأثیر بگذارند. زمانی­که درباره ساختار سازمانی بحث می­شود، اندازه سازمان مهم­ترین عاملی است که بر فرایند انتقال دانش تأثیر می­گذارد. ژیلوا و ویکلووند (2014)، نشان دادند که ساختار سازمانی بزرگ نشان­دهنده کارکنان زیاد و شبکه ارتباطی گسترده است. بنابراین اندازه سازمان می­تواند با انتقال و اشتراک­گذاری دانش در سازمان تأثیر مثبتی داشته باشد (الشمسی و اجمال، 2018). ساختار سازمانی به­عنوان تخصیص رسمی وظایف کاری، نقش­ها، مسئولیت­ها و صلاحیت­هایی که در سازمان وجود دارد تعریف می­شود و دربرگیرنده سیاست­ها، پروسه و رویه­ها و روابط سلسله­مراتبی است. ساختار سازمانی به تخصیص و تقسیم­بندی فعالیت­ها، رشد و توسعه پروسه­های سیستم و تعریف صلاحیت اشاره دارد. علاوه­براین، ساختار سازمانی را می­توان به­عنوان یک چارچوب مؤلفه فعالیت­ها و عملکردهایی درنظر گرفت که قادر هستند تا رفتار افراد و گروه­ها را به­سمت تحقق اهداف سازمان هدایت نمایند. ساختار سازمانی به میزانی اشاره می­کند که در آن سازمان به­منظور ترویج و گسترش فعالیت­های مبتنی­بر دانش ساختاربندی شده است. ساختار سازمانی از دو بُعد تشکیل شده است: متمرکزسازی، که به میزان صلاحیت و کنترل تصمیمات در سازمان اشاره می­کند؛ و رسمی­سازی، که بر قوانین رسمی، رویه­ها و سیاست­های حاکم مرتبط با روابط و تصمیمات متمرکز است (مساده[1] و همکاران، 2016). ماهیت هماهنگ­سازی در میان کارکنان که اغلب از طریق مکانیسم کنترل تصمیم­گیری می­شود، بر اشتراک­گذاری دانش تأثیر می­گذارد. مکانیسم­های کنترل همچنین به دیگر ابعاد ساختاری مانند متمرکزسازی و رسمی­سازی مربوط می­شود. ساختار سازمانی را می­توان با استفاده از طبقه­بندی­هایی مانند ساختار گروهی، ساختار بوروکراسی، ساختار ماده­گرایی، ساختار بنیادی و ساختار ماتریکس تقسیم­بندی کرد. ساختار ماده­گرایی (متمرکزسازی) و ساختار بنیادی (منعطف) دو ساختار افراطی هستند. سازمان ماده­گرا نسبتاً مرکزیت و پیچیدگی کمتری دارد و تحت شرایط و ضوابط خاصی فعالیت می­کند. درحالی­که ساختارهای بنیادی، از طریق مکانیسم­های کنترل غیررسمی، سازگار و دارای روابط آزاد مشخص می­گردند (اسلام[2] و همکاران، 2015). مشخصات و ویژگی­هایی که این دو ساختار افراطی را از هم متمایز می­سازد، میزان رسمی­سازی و متمرکزسازی است. درواقع یک ساختار منعطف با سطوح کمتر برای اشتراک­گذاری دانش در اولویت قرار دارد. ساختار سازمانی همچنین الگوهای ارتباطی و تعامل را که برمبنای نظریه شبکه اجتماعی است، کنترل و مدیریت می­کند.

 


[1] . Masadeh

[2] . Islam