
مفهوم مشارکت مشتری با برند، از حدود سال 2005، در ادبیات حوزه بازاریابی، به میزان زیادی موردتوجه قرار گرفته است. با انعکاس اهمیت روزافزون آن، موسسه علوم بازاریابی از سال 2010، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه را بهویژه در زمینهها فناورانه (مبتنی بر اجتماعات مجازی برند)، همواره بهعنوان اولویت اصلی تحقیقات، قرار داده (MSI، 2016). در پاسخ به این نیاز، مجموعهای از تعاریف و زیرشاخههای مشارکت مشتری/ مصرفکننده، شامل مشارکت مشتری با برند، پدید آمده است (اسلام و رحمان[1]، 2017). مبانی فراتئوری این سازه، در آنچه ویوک[2] و همکاران (2012)، به آن بهعنوان یک حوزه گسترده بازاریابی رابطهای، اشاره کردهاند، متکی است و بهطور گستردهای، تجربههای تعاملی مصرفکنندگان با برند را منعکس میکند (اسلام[3] و همکاران، 2019). مشارکت مصرفکننده نشاندهنده میزان تعامل و مشارکت وی در محیط رسانههای اجتماعی میباشد که شامل واکنش به محتوا و اطلاعات مانند پسندیدن، اظهارنظر و اشتراکگذاری آن است (بارگر[4] و همکاران، 2016). مطابق با مطالعات چفی (2007)، هر چه میزان مشارکت مصرفهکننده با برند یا رسانههای اجتماعی بیشتر باشد، زمان یا توجه بیشتری به یک برند در وب یا از طریق چندین کانال نشان میدهد. علاوهبراین، این مشارکت ارتباطات عمیق و قدرتمندی با مشتریان ایجاد کرده و درنهایت به تصمیمات خرید و تعامل زیاد در طول زمان منجر میگردد و آگاهی از برند را نیز افزایش میدهد. مشارکت مشتری با یک سازمان، بهعنوان یک حالت روانشناختی پویا و تکراری تعریف میشود که از یک رابطه تعاملی رضایتبخش با سازمان حاصل میشود (پانساری و کومار[5]، 2017). این امر با تعامل و همکاری با سایر کاربران که جوامعی را ایجاد میکنند که در آن شرکتکنندگان برای ارضای بهتر نیازهای خود، به تولید محتوا و ارزش میپردازند (ساشی[6]، 2012). مصرفکنندگان رفتارهای غیر معاملاتی از خود نشان میدهند به این امید که منافعی مانند دانش گستردهتر، شهرت بالاتر و بازده اجتماعی و اقتصادی به دست آورند (جاکولا و الکساندر[7]، 2014)؛ بنابراین، مشارکت مشتری در تجارت اجتماعی، بسیار مهم است زیرا ماهیت تعاملی رسانههای اجتماعی روابط بین مشتریان با یکدیگر و مشتریان با شرکتها را تسهیل میکند. علیرغم بحث پیرامون مفهومسازی مشارکت، اکثر محققان در مورد ماهیت دوجانبه و تعاملی آن اتفاقنظر دارند (گروگر[8] و همکاران، 2016). بهعنوانمثال، هولبیک[9] و همکاران (2019)، مشارکت مشتری با برند را بهعنوان یک سرمایهگذاری مبتنی بر انگیزه از منابع مؤثر در تعاملات آنها با برند، تعریف میکند. درنتیجه با دیدگاه فعال چشماندازِ استفاده و قدردانی مصرفکنندگان، متناسب است. اکثریت مفهومسازیهای موجود، مشارکت را بهعنوان یک مفهوم چندبعدی در نظر میگیرند که بهطور معمول شامل ابعاد شناختی، احساسی و عاطفی است. برخی محققان، یک بعد اجتماعی را نیز به آن افزودهاند که در زمینه اجتماعات مجازی برند، اهمیت دارد (هولبیک[10] و همکاران، 2019؛ برودی[11] و همکاران، 2013).
[1] . Islam & Rahman
[2] Vivek,
[3] . Islam
[4] . Barger
[5] . Pansari & Kumar
[6] . Sashi
[7]. Jaakkola & Alexander
[8] . Groeger
[9]. Hollebeek
[10] . Hollebeek
[11] . Brodie