مبانی نظری مهاجرت نخبگان

پديده مهاجرت متخصصان را در نوشته‌هاي مربوط به مهاجرت با اصطلاحاتي چون «مهاجرت صلاحيت‌ها»، «مهاجرت مغزها»، «مهاجرت نخبگان»، «مبادله مغزها»، «شكار مغزها» و... توصيف مي‌كنند. هر يك از اصطلاحات مذكور را كه براي اين پديده در نظر بگيريم، از يك سو مفهوم مهاجرت به معني تغيير محلي اقامت، ضمن عبور از مرزهاي سياسي براي مدتي بيش از يك سال و از سوي ديگر حالت اجبار را در خود نهفته دارد و شايد به همين دليل، اغلب از اصطلاح «فرار مغزها[1]» براي توصيف اين وضعيت استفاده مي‌شود. اين اصطلاح علاوه بر اشاره به مهاجرت نخبگان و متخصصان، تداعي‌گر نوعي اجبار در مهاجرت اين قشر مي‌باشد، زيرا در معادل انگليسي آن به معني خشك شدن زمين مي‌باشد و نشانه حالتي از جبر طبيعي است كه مهاجرت را براي بقا و زندگي ناگزير مي‌سازد. لازم به توضيح است كه در مورد تعريف مغز و اينكه چه افرادي و با چه تخصص‌هايي مغز به حساب مي‌آيند، بين انديشمندان اختلاف نظر وجود دارد. به نظر مويسه[2]، مغزها عبارتند از: اعضاي آموزش عالي و اشخاصي كه در سطوح بالاي تخصصي و علمي مي‌باشند. گرچه در تعاريف مطرح شده اختلافاتي مشاهده مي‌شود، اما به طور كلي مي‌توان يك وجه مشترك در آنها يافت و آن اين كه همگي صاحب‌نظران در تعريف خود بر مقوله افراد تحصيل‌كرده دانشگاهي تأكيد دارند و در يك تعريف كلي از مغزها مي‌توان گفت: مغزها، تمام افراد داراي تحصيلات عاليه و همچنين متخصصان برجسته مي‌باشند (احمدی 1390، 44-43).

با توجه به تغيير و تحولي كه در كاربرد واژه نخبه به وجود آمده است، امروز اين واژه در ستون جامع‌شناسي و علوم سياسي بيشتر جمع- نخبگان- براي توصيف افراد برگزيده‌اي كه به دليل توانايي‌هاي سياسي يا اقتصادي، موقعيت اجتماعي، ويژگي‌هاي فرهنگي يا خصوصيات و استعدادهاي ذاتي از ديگران متمايز شده‌اند به كار مي‌رود. گی روشه[3] در كتاب تغييرات اجتماعي مي‌نويسد: «نخبگان اشخاص و گروه‌هايي هستند كه در نتيجه‌ي قدرتي كه به دست مي‌آورند و تأثيري كه بر جاي مي‌گذارند، يا به وسيله‌ي تصميماتي كه اتخاذ مي‌نمايند و يا با توجه به ايده‌ها و احساسات و يا هيجاناتي كه به وجود مي‌آورند، در كنش تاريخي جامعه مؤثر واقع مي‌شوند.» معمولاً تعداد اين افراد اندك است و جمع آنها گروه كوچكي از جمع كثير افراد جامعه را تشكيل مي‌دهد، از اينرو از ديد برخي از محققان، اساساً نخبگان به عنوان گروه اقليت در جامعه شناخته مي‌شوند و اصطلاح نخبگان به گروه كوچك وابسته‌اي اطلاق مي‌شود كه از توانايي‌ها و امكانات برتري برخوردارند(قاسمی، 1393، 161).

پیشینه داخلی تحقیق

صادقی و امانی(1401) در مطالعه ای با هدف مهاجرت گزینشی در ایران: الگوها و تفاوت ها نشان دادند که بیشترین شدّت مهاجرت در میان جوانان، مردان، افراد متأهل، و تحصیل کردگان دانشگاهی بوده است. در دوره 95-1390 در مقایسه با دوره 90-1385، تفاوت های جنسیتی مهاجرت کاهش‌یافته و در مقابل، احتمال مهاجرت افراد با تحصیلات دانشگاهی افزایش یافته است. از این رو، عوامل چرخه عمر و گذارهای زندگی با شدّت مهاجرت هم‌خوانی داشته و در برخی دوره‌ های چرخه زندگی مهاجرت به اوج خود می رسد.


[1]Brain Drain

[2] Mvys·h

[3] Gay Roche