مبانی نظری مهارت هاي مثبت اندیشی

تفکر مثبت به عنوان اکسیر امروزی شناخته شده است و قادر به غلبه بر بیماری و افزایش عمر فرد در هنگام پیش آگاهی ضعیف است. محققان استدلال می کنند که از طریق بسیاری از راهها میتوان به تفکر مثبت دست یافت، از جمله تمرین ایمان دینی، دریافت مراقبتهای بهداشتی جایگزین یا مکمل و شرکت در مشاوره خصوصی یا گروه درمانی (ویلکینسون و کیتزینگر، ۲۰۰۰؛ پترسون، ۲۰۰۰). تعریف تفکر مثبت به طور خاص محققان را با چالشی پیچیده مواجه کرده است؛ مک گراث جوردنس، مونتگومری و کریج (۲۰۰۶) در مورد محبوبیت و جذابیت معمول این اصطلاح تأمل میکنند و اظهار می کنند که معنای تفکر غالباً مبهم است و برای افراد مختلف در شرایط مختلف اغلب معنیهای مختلفی دارد. ویلکینسون و کیتزینگر (۲۰۰۰) اظهار داشتند که تفکر مثبت را میتوان به عنوان اصطلاحی محاوره ای، مشخص شده با ابهام و کلیت و خلاصه کردن یک الزام اخلاقی هنجاری اجتماعی بهتر درک کرد. مرور مطالعات مبهم بودن این اصطلاح را بیشتر نشان میدهد؛ مانند مطالعه تاد و همکاران (۲۰۱۱) که تفکر مثبت را با طیف گسترده ای از طبقه بندی ها از جمله استفاده فعال از تکنیک ها و استراتژیهای غلبه بر افکار و احساسات ناخوشایند و ناخواسته مرتبط می کند. تعاریف گسترده و متنوعی که در مطالعات تحقیقاتی به کار رفته است و مزیت تفکر مثبت را در نظر گرفته اند، کلیات مشابهی را به نمایش میگذارند. انسان شناس لیونل تایگر (۱۹۷۹) تفکر مثبت را خوش بینی تعریف می کند؛ یک "حالت یا نگرش مرتبط با انتظار در مورد آینده اجتماعی یا مادی (پترسون، ۲۰۰۰) تایگر اضافه می کند آنچه خوش بینی در نظر گرفته میشود به دیدگاه فرد بستگی دارد (کوردوبا و همکاران، ۲۰۰۳).  تفکر مثبت اشاره به این میکند که برای دستیابی به چیزهای خوب و ایجاد شادکامی، انسان باید دائماً افکار مثبت داشته باشد و از ورود افکار منفی به ذهن خود جلوگیری کند این را میتوان با تصور موفقیت، تکرار تأییدهای مداوم گفتن مداوم چیزهای خوب با خود به منظور ایجاد عزت نفس و برانگیختن افکار شاد که می تواند ایده های استرس زا را از ذهن فرد مسدود کند انجام دهد (آندرادی، ۲۰۱۹).