آموزش و پرورش را میتوان به صورت فرایندی تعریف نمود که برای تغییر و تعدیل رفتار دانش آموزان با توجه به هدفهای معینی طرح ریزی شده است افراد جامعه باید بتوانند کارهای بسیاری را انجام دهند تا چرخهای جامعه بچرخد، نقش معلم در این فرآیند عبارت است از فراهم ساختن شرایط و امکانات به گونه ای که تغییرات مطلوب در رفتار دانش آموزان ایجاد شود (برتراند[1] و همکاران، 2019). این تغییرات که با توجه به برنامه، وسایل روشها و هدفهای آموزش و پرورش در رفتار دانش آموز ایجاد می شود یادگیری نام دارد علت اصلی فراهم کردن آموزش و پرورش برای مردم تحقق هدفهای تعلیم و تربیت است. این هدفها احکامی است که نتایج تعلیم و تربیت را توصیف می کند، یعنی همان نتایجی که در عملکرد جامعه موثر است (پالازو[2] و همکاران، 2023).
مهارتهای کلی چون خواندن نوشتن و محاسبه کردن برای هر فرد ضروری شناخته شده است، هنگام تصمیم گیری در باره اهدافی که باید در تدریس بر آن تکیه شود، ضروری است بر اساس شناخت و یادگیری مفاهیمی درباره آنچه دانش آموزان برای کسب موفقیت در درسهای بعدی خود نیاز دارند آنچه پس از ترک مدرسه انجام خواهند داد نیازها و سنتهای جامعه و عرضه شود (برتراند و همکاران، 2019).
در فعالیتهای آموزشی دانش آموزان باید نهایتاً به یک سری مطالب، مفاهیم و اصول و قواعد دست یابند آن را درونی کنند و یا به عبارت بهتر به اهداف آموزشی که از قبل تعیین شده و هدف نظام آموزشی رسیدن به آن هدف است دسترسی پیدا کنند. پیشرفت در دسترسی به این اهداف که در پایان با ملاکهای خاصی ارزیابی میشود پیشرفت تحصیلی و آموزشی نامیده می شود (پالازو و همکاران، 2023).
[1] Bertrand
[2] Palazzo