مطالعههاي معنوي در روانشناسی، در سطح کلیه کشورها، موضوعی بسیار مهم و اساسی است و توجه به آن در کشورهاي بسیاري روبه افزایش است. امروزه بسیاري از پزشکان، بعد معنویت و ایمان را منبعی مهم در سلامت جسمی و بهبود افراد میشناسند. اغلب آنها ضروري میدانند که در حین درمان، باورهاي معنوي بیماران را مورد توجه قرار دهند. رویکردهاي معنویت درمانی، درمانگران را تشویق میکند که در مدت درمان به باورهاي مهم معنوي درمانجویان در زمانهاي مناسب اشاره کنند و بر آنها تاکید نمایند و براي استفاده از قدرت بالقوهي ایمان و معنویت درمانجویان در درمان و بهبودي، از زبان و مداخلههایی استفاده کنند که بیانگر احترام و ارزش قائل شدن درمانگر نسبت به باورهاي معنوي درمانجو باشد. طی دههي اخیر، علاقهي خاصی به روانشناسی معنوي و مذهبی به وجود آمده است اما اغلب زمینههایی که علاقمندان را به خود جلب کرده است در حوزه خاصی مانند تحول ایمان مذهبی و یا جنبههاي روانشناختی اجتماعی-مذهبی بوده است. مولفههاي مذهب و معنویت، از مهمترین عوامل فرهنگی هستند که به تجربهها، رفتار و ارزشهاي انسانها، معنا و ساختار منسجم میبخشند (بنی سی و همکاران، 1397). مداخلات معنوی-مذهبی بخشی از عناصر فرهنگی است که میتواند به تجربهها، رفتارها و ارزشهای انسانها معنا و ساختار منسجمی بدهد و موجب سازگاری با محیط، متعالی شدن کارها، افزایش خودآگاهی، انجام اعمال پرهیزکارانه، در نظر گرفتن جنبههای مثبت امور و جدا شدن انسان از زندگی مادی و دنیوی شود. باورهای معنوی-مذهبی موجب میشود فرد خداوند را به عنوان نیروی فوق بشری همیشه پیش خود احساس کند و قوت قلبی برای مقابله با چالشهای زندگی پیدا کند.